2. فصل 41:
قدرت و سیاست
استاد:جناب آقای دکتر کریم حمدی
ارائه : ابوالفضل حاجی امینی ؛ حامد جباریان
3. :تعريف قدرت
الف_ظرفيت تحقق )اثرگذاري( بر هدفهاي سازمان
ب-توانايي تاثير گذاردن بر جريان امكانات و منابع به سمت يك سلسله اهراف
مورد نظر بر خلف اهداف ديگر مي باشد.
ج-نيرويي كه اگر به كار گرفته شود بتواند احتمال انجام رفتار خاصي را بال ببرد
و اگر به كار گرفته نشود رفتار به شكل ديگري انجام مي شود
د-توانايي بالقوه يك فرد و يا يك گروه براي نفوذ در فرد يا گروه ديگر
5. :)مباني قدرت )فرنچ و راون
مباني پنج گانه قدرت سازماني:
1( قدرت قانوني
2( قدرت پاداش
3( قدرت اجباري
4( قدرت تخصص
5( قدرت مرجعيت
1( قدرت قانوني:
اها اط ااه و اتكاء مقام ساازماني اها اصاا اعطاء اي ا شود. بنابرا انا منشاا اين قدرت
اا ا
ي
م
ب شخ
اا ا
ب واس ا
سازمان ا ست . سازمان اشخاص خا صي را انتخاب و به آن ها اجازه مي د هد به طور قانوني
فعاليتهاي ديگران را هدا يت كنند. حدود ا انا حق قانو ني هم بو سيله ماه يت رسمي مقام
ي
سازماني و هم بوسيله هنجار ها و سنت هاي غير رسمي مشخص مي شود
6. :قدرت پاداش)2
اين قدرت بر حسب درجه كنترل يك شخص بر پاداشهايي كه براي ديگران با ارزش مي باشند سنجيده مي شود.
قدرت پاداش علوه بر پاداشهاي مادي شا مل دي گر پاداش ها هم ميشود : همانطور كه مي دان يم تن ها براي گرفتن حقوق
افراد كار نمي كنند بلكه دليل بيشماري براي كاركردن است از جمله شهرت،موقعيت اجتماعي و....
مدير سازماني تا آنجايي از قدرت پاداش برخوردار بود كه بتواند براي ارضاي اين نيازها اقدام مناسب را به عمل آورد.
3( قدرت اجباري:
اجبار زما ني پد يد مي آ يد كه شخ صي از توانا يي ت نبيه و يا وارد كردن لط مه ج سمي و يا
رواني به شخص ديگر برخوردار باشد.
قدرت اجبار ش كل هاي خا صي دارد،م ثل انتقال افراد و يا تهد يد آن ها به ب خش يا محلي
ناخوشاي ند از سازمان كه براي ا ستراحت ك ساني ا ست كه آينده اي در سازمان براي خود
قائل نيستند.
بدي هي ا ست هر قدر مجازا تي كه ش خص مي توا ند در مورد ديگران اعمال ك ند شد يد تر
باشد ، قدرت اجبار او بيشتر خواهد بود.
7. 4( قدرت تخصص
:
نظارت بر كار متخ صصان و به عبارت دق يق تر اعمال كنترل بر اطلعات مي توا ند منبع ايجاد قدرت
باشد.
قدرت تخ صص مي توا ند در جايگاه هاي مخت لف سازماني ظا هر شود . به بيان دي گر مي تواند بر مقام
ها و شغل ها اولويت پيدا كند.
از طرف دي گر مم كن است راب طه ي قدرت تخ صص با اختيار رسمي به مراتب كمتر باشد . مديران سطح
بالي سازمان در مورد يك موضوع م هم و حيا تي سازمان ت صميم مي گير ند و لي كاركنان سطح پايين تر
سازمان مم كن ا ست داراي تخ صصي باش ند كه مديران سطح بال براي ت صميم گيري به آن نياز داشته
باشند . در اين موقع است كه كاركنان مي توانند براي گرفتن اطلعات مديران را به خود وابسته كنند.
8. 5(قدرت مرجعيت:
قدرت مرجع يت به طور عمده از يصيي يي يي مي شود . اگر شخصي مورد احترام
ناش ي
شخ
ديگري باشد آنگاه آن شخص مي تواند به او اعمال قدرت كند .
قدرت مرجع يت به نو عي با قدرت كاريز ما شبا هت دارد و نا شي از صفات ذاتي فرد و
موهبت الهي است مانند: الهام،اعجاز،نبوغ و ساير خصوصياتي كه از ديگران برتر است.
قدرت مرجع يتي بيش يري ياي اعتماد ، تشا يهي،پذيرش،مح يتي،م يلي يهي تقل يدي و تعلق هاي
ي
ي ب
ب
ب
ت ب
ي
روحي همراه مي باشد.
10. قدرت مقاوم در برابر قدرت
:شخصي
قدرت مقاوم صرفنظر از اين كه چه شخ صي ت صدي ش غل را به عهده داش ته با شد ،به مقام
سازماني تعلق دارد .
ب نا بر ا ين ،قدرت قانو ني،پاداش و بع ضي از جن به هاي قدرت اجبار و قدرت مرجع يت مي
توانند به قدرت مقام كمك كنند و بر همين اساس قدرت مقام شبيه اختيار است
ضمنا قدرت مقام مدير داراي محدوديتهايي است و مدير نمي تواند انجام فعاليتهايي را كه
از حيطه اقتدارو قانوني او خارج است صادر كرده يا آنها را كنترل كند.
11. :قدرت شخصي
صرفنظر از مقام سازماني شخص ، قدرت شخصي به خود شخص تعلق دارد. بنابر اين مبناي اوليه قدرت
شخصي،قدرت مرجعيت و شكل هايي از قدرت تخصص ،اجبار و پاداش است كه از راه ترغيب و يا راه
اثرگذاري بر شباهت هاي زير دستان با شخص حاصل مي شود.
وجود قدرت شخصي باعث مي شود كاركنان وفاداري و از خود گذشتگي بيشتري از خود نشان دهند.
:كاربردهاي قدرت
:الف( تعهد
هنگامي كه فرد،رهبر را مي پذيرد و خود را با يكي مي داند به احتمال زياد با كوشش هاي
رهبر براي اعمال قدرت تلش مي كند. چنين فردي در برابر خواست هايي كه به نظر او
براي رهبر مهم هستند انگيزش باليي دارد.
12. ب( اجابت:
يعني اينكه زير دست خواسته هاي رهبر را تا جايي انجام مي دهد كه
نياز به تلش و صرف نيروي خارج از وقت مقرر نداشته باشد.
ج( مقامت:
يعني اينكه زير دست با خواسته هاي رهبر در ستيز است و حتي
ممكن است آن كار و پروژه را ناديده بگيرد تا كار مطابق
خواست رهبر پيش نرود.
13. قدرت مرجعیت
رفتار منصفانه با زیردستان
از خواسته های آنها دفاع کنید
نسبت به نیازهای آنها حساس باشید
زیر دستانی مانند خود انتخاب کنید
در شکل دهی نقش دخالت کنید
قدرت تخصص
تخصص خود را ارتقاء دهید
اعتبار خور را حفظ کنید
با اطمینان و قاطعیت اقدام کنید
دایما مطلع باشید
ٌ
مسایل مورد توجه کارکنان را تشخیص دهید
از خدشه دار کردن منزلت افراد پرهیز کنید
صمیمی و مودبانه رفتار کنید
قدرت قانون
اعتماد داشته باشید
واضح صحبت کنید و تا رسیدگی را تا روشن شدن موضوع ادامه دهید
اطمینان پیدا کنید که خواسته شما بجاست
دلیل خواسته خود را توضیح دهید
میل به پذیرش را تقویت کنید
مجاری مناسب را انتخاب کنید
بطور منظم از قدرت استفاده کنید
میل به پذیرش را تقویت کنید
نسبت به علقه کارکنان حساس باشید
میل به پذیرش در افراد را بررسی کنید
قدرت پاداش
خواسته های ممکن و منطقی داشته باشید
فقط خواسته های منطقی داشته باشید
پاداش های مورد درخواست زیردستان را به آنها بدهید
فقط پاداش های معتبر را بدهید
زیردستان را با مقررات و جریمه ها آشنا کنید
قدرت زور
قبل از تنبیه به انها اخطار بدهید
تنبیه را بطور یکسان اجرا کنید
قبل از اقدام شرایط را بسنجید
همواره قابل اعتناد بودن را مد نظر قرار دهید
تنبیه را متناسب با تخلف اعمال کنید
اتبیه را دور از دیگران اعمال کنید
14. :) تعریف سیاست سازمانی) از دیدگاه جفری ففر
مجموع فعالیتهای که به وسیله اشخاص برای به دست آوردن ، افزایش و به کارگیری قدرت
و دیگر منابع انجام می شود تا از آن طریق بتوانند در موقعیتهای عدم اطمینان و نا
. هماهنگی به هدفهای دلخواه خود برسند
: رفتار سیاسی
ابزاری است که اشخاص با استفاده از آن سعی در به دست آوردن و استفاده از قدرت
دارند) یعنی یافتن راهی انحصاری(
15. : گستردگی روابط سیاسی
طبق نظر سنجی های صورت گرفته مدیران عنوان نمودند:
الف( رفتار سیاسی بر تصمیمهای سازمانی مدیران در زمینه حقوق و دستمزد اثر گذاشته اند
ب( رفتار سیاسی بر تصمیمهای سازمانی مدیران در خصوص استخدام نیرو تحت تاثیر بوده است
ج( رفتار سیاسی در سطوح بالی سازمان نسبت به سطوح پایین تر متداول تر است یعنی:1/3 پاسخ
دهندگان رفتار سیاسی را نا خوشایند،بد، نا سالم و غیر عقلیی دانستند
بیشتر پاسخ دهندگان رفتار سیاسی را لزمه موفقیت مدیران دانستند
البته بعضی صاحبنظران ) کاوانف و همکارانش( این امر را منوط به دو شرط ذیل می دانند:
الف( اگر به حقوق همه طرفهایی که سود می برند،احترام بگذارد
ب( قضاوت بر مبنای عقل سلیم به منظور رعایت انصاف و برابری
16. : مدیریت رفتار سازمانی
شرط لزم برای کسب موفقیت و اداره سیاست سازمانی سه مورد ذیل می باشد
1( دلیل رفتار سیاسی
2( فنون متداول برای اعمال رفتار سیاسی
3( راه حل های اصولی برای محدود کردن اثرهای رفتار سیاسی
دلیل رفتار سیاسی: ) از دیدگاه رابرت مایلز(
1( هدفهای مبهم
2( کمبود منابع
3( تکنولوژی و محیط
4( تصمیمهای برنامه ریزی نشده
5( تغییر سازمانی
18. مدل رفتار اخلق سیاسی
آیا راه کار سیاسی منافع داخلیوو خارجی
آیا راه کار سیاسی منافع داخلی خارجی
.سازمان را بحد کافی تامین می کند
.سازمان را بحد کافی تامین می کند
نه
نه
بله
بله
بله
بله
آیا در راه کار سیاسی منافع همه طرفهای
آیا در راه کار سیاسی منافع همه طرفهای
.ذینفع رعایت شده است
.ذینفع رعایت شده است
بله
بله
آیا راه کار رفتار سیاسیبابا قوانین قضائی
آیا راه کار رفتار سیاسی قوانین قضائی
.مطابقت دارد
.مطابقت دارد
بله
بله
آیا موانعی وجود دارد که بهینه نشدن اهدافوو
آیا موانعی وجود دارد که بهینه نشدن اهداف
رضایت را توجیه کند
رضایت را توجیه کند
نه
نه
نه
نه
بله
بله
رد کردن راه
رد کردن راه
حل سیاسی
حل سیاسی
آیا موانعی وجود دارد که لغو حقوق دیگران را
آیا موانعی وجود دارد که لغو حقوق دیگران را
.توجیه کند
.توجیه کند
نه
نه
نه
نه
رد کردن راه حل
رد کردن راه حل
سیاسی
سیاسی
بله
بله
آیا موانعی وجود دارد که نقض قوانین قضائی را
آیا موانعی وجود دارد که نقض قوانین قضائی را
.توجیه کند
.توجیه کند
نه
نه
راه کار رفتار
راه کار رفتار
سیاسی را
سیاسی را
.بپذیرید
.بپذیرید
راه کار رفتار
راه کار رفتار
سیاسی را رد
سیاسی را رد
.کنید
.کنید
19. :فنون رفتار سیاسی
در رفتار سیاسی فنون متعددی به کار گرفته می شود که عبارتند
از:
الف( کنترل اطلعات
ب( استفاده از متخصصان خارج از سازمان مانند مشاوران یا
مستشاران
ج( کنترل دستور جلسه
د( بازی سیاسی یکی از فنون پیچیده است که می تواند شکلهای
مختلفی به خود بگیرد
ه( تغییرتصورهای دیگران که نوع ظریف بازی سیاسی است
21. محدود کردن اثرهای رفتار
:سیاسی
ارتباطات آشکارا از فنون بسیار موثر در محدود
کردن رفتار سیاسی است
اطمینان اقدام در جهت کاهش عدم
را اگر مدیرها علتها و رفتار سی
( بشناسند) آگاهی
رفتار
رفتار
سیاسی
سیاسی
فنون محدود کننده
فنون محدود کننده
ارتباطات آشکار
ارتباطات آشکار
کاهش عدم
کاهش عدم
اطمینان،آگاهی
اطمینان،آگاهی
اثرات
اثرات
رفتار
رفتار
سیاسی
سیاسی